تمایلات و احساسات بازار (Market Sentiment)

تحلیل سنتیمنتال آموزش تمایلات و احساسات بازار

تمایلات و احساسات بازار (Market Sentiment)

در بازار فارکس هر معامله گر ایده ی خود را در مورد وضعیت بازار دارد، و هر کدام توضیح خاص خود را در خصوص روند بازار دارند. و معمولا این ایده ها بر اساس معاملاتی است که معامله گران انجام داده اند. بدین معنی که اگر معامله گری در یک جفت ارز پوزیشن خرید داشته باشد، توجیهی برای روند صعودی بازار خواهد داشت و برعکس شخصی که همان جفت ارز را فروخته، توجیه دیگری برای معامله فروش خود دارد.

اما بعضی مواقع معامله گران علی رغم دلایل کافی برای ورود به یک معامله و بر خلاف تحلیلهایی که مورد استفاده قرار داده اند، ‌متحمل ضرر می شوند. یک معامله گر فارکس باید بداند که این بازار ترکیبی از دیدگاهها و نظرات شرکت کنندگان در این بازار می باشد. این ترکیب دیدگاهها و نظراتی که معامله گران فارکس دارند را تمایلات یا احساسات بازار (market sentiment) می نامند  و احساسات و نظراتِ غالب است که روند بازار را توجیه می کند.

چطور میتوان دیدگاهی بر اساس احساسات بازار بدست آورد

به عنوان یک معامله گر بازار فارکس، باید بتوانیم احساسات بازار را ارزیابی کنیم. ما نمیتوانیم به بازار بگوییم که طبق نظر ما حرکت کند، ولی می توانیم بر اساس اتفاقات بازار واکنش نشان دهیم.

البته باید متذکر شویم که تحلیل احساسات بازار، نقاط ورود و خروج دقیقی را از معاملات را برای ما مشخص نمی کند، ولی به ما کمک می تواند که تصمیم بگیریم آیا با جریان کنونی همسو شویم یا نه. البته می توان آنالیز احساسات بازار را با تحلیلهای فاندامنتال و تکنیکال ترکیب کرد تا ایده های بهتری برای ترید بدست آوریم.

در معاملات سهام (stock) و اختیار معامله (option) معامله گران می توانند از حجم خرید و فروش به عنوان اندیکاتوری برای ارزیابی احساسات بازار استفاده کنند. بدین معنی که اگر قیمت سهام در حال رشد ولی حجم معاملات در حال کاهش باشد، به معنی این است که تمایل و احساس بازار از خرید به فروش در حال تغییر است.

متاسفانه، به دلیل اینکه بازار فارکس بدون مکان فیزیکی (Over The Counter) می باشد، این بازار بصورت متمرکز نیست. به این معنی که حجم معاملات هر جفت ارز به طور دقیق قابل اندازه گیری نمی باشد.

حال این سوال پیش می آید که بدون در دست داشتن ابزاری برای اندازه گیری تمایلات بازار، یک معامله گر فارکس چطور می تواند احساسات را در بازار ارزیابی کند.

اینجاست که گزارش تعهد معامله گران (Commitment of Traders) یا مخفف آن COT به میان می آید.

گزارش تعهد معامله گران (COT report)

کمیسیون معاملاتی معاملات آتی کالای ایالات متحده آمریکا (The Commodity Futures Trading Commission) بصورت مخفف (CTFC) هر جمعه حدود ساعت ۲:۳۰ بعد از ظهر به وقت آمریکا (۲:۳۰ pm EST) این گزارش را منتشر می کند.

به دلیل اینکه گزارش COT، خالص معاملات خرید و فروش معامله گران اصلی بازار که سفته بازها (speculative traders) و شرکتها و موسسات بزرگ (commercial traders)‌ هستند را نشان می دهد، مرجع مناسبی برای سنجش رفتار آنها در بازار می باشد.

در بخشهای پایین تر این مقاله با بازیگران بازارهای مالی آشنا خواهیم شد. آنها شامل پوشش دهنده گان ریسک (hedgers)، بورس بازان بزرگ (large speculators) و معامله گران خرد  (retail trades)‌هستند.

دقیقا مانند یک تیم ورزشی، هر دسته از این بازیکنان ویژگی و نقش مشخصی در بازار دارند، و با نگاه به رفتار این بازیکنان می توان تغییرات در رفتار و احساسات بازار را پیش بینی کرد.

احتمالا این سوال پیش می آید که من معامله گر بازار فارکس هستم و چه نیازی به دانستن فعالیت در بازار آتی دارم!

فراموش نکنیم که بازار فارکس غیرمتمرکز (Over the counter) می باشد و معاملات از سازمان متمرکزی مانند بازار بورس شیکاگو (Chicago Mercantile Exchange) عبور نمی کند.  پس نزدیکترین راه برای دسترسی به وضعیت بازار، بررسی وضعیت خرید و فروشها در گزارش COT می باشد.

قبل از پرداختن به نحوه استفاده از گزارش COT، ابتدا باید بدانیم این گزارش را از کجا بگیریم و چطور تفسیر کنیم.

چگونگی دسترسی به گزارش COT

در زیر نحوه دسترسی به گزارش آنلاین COT توضیح داده شده است

ابتدا آدرس زیر را در مرورگر خود وارد کنید:

http://www.cftc.gov/marketreports/commitmentsoftraders/index.htm

چند صفحه به سمت پایین اسکرول کنید تا به جدول Current Legacy Report برسید و روی Short Format در زیر ستون Futures Only و سطر Chicago Mercantile Exchange کلیک کنید تا آخرین گزارش اخیر COT را ملاحظه کنید.

در ابتدا شاید کمی پیچیده به نظر برسد ولی با کمی دقت می توان موارد مورد نظر را یافت.

با جستجو در صفحه مرورگر بوسیله فشردن کلید CTRL+F، جفت ارز مورد نظر را جستجو کنید.

به عنوان مثال برای پیدا کردن GBP باید کلمه Pound Sterling را جستجو کنید، و جدولی بصورت زیر خواهید یافت:

حال به توضیح بندهای این جدول می پردازیم.

Commercial: شامل شرکتهای بزرگ (big businesses) می باشد که از قراردادهای آتی ارزی (currency futures) برای پوشش ریسک (hedge) و محافظت از سرمایه خود در برابر نوسانات ارز استفاده می کنند.

Non-Commercial: ترکیبی از معامله گران انفرادی (individual traders)‌، صندوقهای پوشش ریسک (hedge funds) و موسسات مالی (financial institutions) می باشد. در کل این دسته معامله گرانی هستند که برای کسب سود از تفاوت قیمتها وارد بازار می شوند. به عبارت دیگر معامله گرانی همچون خود شما !

Long: شامل تعداد قراردادهای خرید که به CFTC ‌گزارش شده است.

Short: شامل تعداد قراردادهای فروش که به CFTC گزارش شده است.

Open interest: این ستون تعداد قرارداهایی را نشان می دهد که هنوز باز است و تحویل نشده است.

Number of traders: شامل تعداد کل معامله گران که باید گزارش پوزیشنهای خود را به CFTC ارسال کنند.

Reportable positions: شامل تعداد معاملات اختیار خرید (option) و قراردادهای آتی (future) می باشد که باید طبق مقررات CFTC ‌گزارش شوند.

Non-reportable positions: شامل تعداد قراردادهای باز (open interest) که طبق الزامات گزارش دهی CFTC ملزم به ارسال گزارش نیستند، مانند معامله گران خُرد.

در صورتیکه زمایل به مشاهده کل تاریخچه اطلاعات COT هستید به لینک زیر مراجعه کنید:

https://www.cftc.gov/MarketReports/CommitmentsofTraders/HistoricalCompressed/index.htm

اطلاعات بسیار زیادی را در گزارش COT ملاحظه خواهید کرد، ولی نیاز به حفظ کردن آنها نیست.  به عنوان یک معامله گر خرد فقط به یافتن پاسخ یک سوال نیاز خواهید داشت: این هفته تمایل و احساسات بازار چگونه است؟

درک مفاهیم گزارش COT:

برای درک بهتر بازارمعاملات آتی، ابتدا باید بازیگران این بازار را بشناسید:

این بازیگران به سه دسته تقسیم می شوند:

  1. Commercial Traders (Hedgers)
  2. Non-commercial traders (Large Speculators)
  3. Retail traders (Small Speculators)

Commercial Traders:

بازرگانان (commercial traders) و پوشش دهندگان ریسک (hedgers)‌ معامله گرانی هستند که قصد حفاظت از منابع مالی خود در مقابل حرکات غیر قابل پیش بینی قیمت را دارند.

کشاورزان و یا تولیدکنندگان محصولات کشاورزی که می خواهند ریسک خود را در فروش محصولات خود کاهش دهند جزو این دسته محصوب می شوند.

بانکها و شرکتهای بزرگ که به دنبال محافظت از داراییهای خود در مقابل تغییرات ناگهانی در قیمت ارزها هستند نیز جزو این دسته می باشند.

از مشخصات بارز پوشش دهندگان ریسک (hedgers) این است که در کفهای قیمت بازار خریدار و در سقفهای قیمت بازار فروشنده هستند.

برای درک بهتر پوشش دهندگان ریسک (hedgers) به مثال زیر دقت فرمایید:

فرض کنید شرکت اپل برای گوشیهای هوشمند خود به یک قطعه ی ژاپنی نیاز دارد. شرکت اپل قراردادی با یک شرکت ژاپنی برای ساخت قطعه مورد نظر منعقد می کند، ولی قطعات سه ماه دیگر آماده می شود و طبق قرارداد پرداخت در زمان تحویل قطعات انجام خواهد شد.

شرکت اپل می داند که تا سه ماه آینده، در صورت نزول USDJPY باید ین بیشتری در زمان تحویل گیری قطعات به شرکت ژاپنی پرداخت کند. پس برای محافظت از خود و پوشش دهی ریسک (hedge) باید قرارداد آتی ین خریداری کند.

اگر USDJPY بعد از سه ماه نزول کرده باشد، پس ارزش ین نسبت به دلار افزایش پیدا کرده، و شرکت اپل باید ین بیشتری به شرکت ژاپنی بپردازد. ولی شرکت اپل روی قرارداهای آتی که قبلا خریداری کرده سود کرده و ضرری که در پرداخت ین بیشتر به شرکت ژاپنی متحمل شده را جبران می کند.

برعکس، اگر USDJPY ظرف ۳ ماه آینده صعود کند، شرکت اپل در قرارداد آتی خود ضرر کرده است، ولی در عوض ارزش ین نسبت به دلار کمتر شده است و ین کمتری در زمان تحویل گیری قطعات پرداخت خواهد کرد.

Non-commercial Traders:

بر خلاف پوشش دهندگان ریسک (hedgers)، که به دنبال سود بردن از نوسان ارزها نیستند، بورس بازان (speculators) به دنبال سود حاصل از نوسان در معامله جفت ارزها هستند.

بسیاری از بورس بازان به نام هسته اصلی دنبال کنندگان روند قیمتها شناخته می شوند. زیراکه آنها در روندهای صعودی می خرند و وقتی بازار وارد روندهای نزولی می شود، می فروشند. آنها به حجم معاملات خود تا زمانی که روند بازار معکوس نشود اضافه می کنند.

بورس بازان بزرگ در حقیقت بازیگران بزرگ بازارهای آتی هستند، زیرا سرمایه های کلانی در این بازار دارند و معاملات آنها باعث ایجاد نوسانات بازار می شود.

Retail Traders:

بورس بازان کوچک کسانی هستند که سرمایه های کمتری دارند که شامل صندوقهای پوشش ریسک (hedge funds) و معامله گران خُرد (individual traders) می شوند.

آنها معمولا خلاف روند بازار و یا در جهت اشتباه وارد معامله می شوند. به همین دلیل معمولا موفقیت کمتری نسبت به شرکتهای بزرگ (commercial traders) و پوشش دهندگان ریسک (hedgers)‌ دارند. و در نهایت وقتی روند بازار را دنبال می کنند، بیش از حد روی سقفها و کفهای قیمتی در بازار تمرکز دارند.

طریقه استفاده از گزارش COT در معاملات:

از آنجاییکه گزارش COT بصورت هفتگی منتشر می شود، این گزارش به عنوان اندیکاتوری برای تمایلات بازار (market sentiment)‌ در معاملات بلند مدت کاربرد بیشتری دارد.

حال ممکن است این سوال پیش بیاید که چطور می توان این گزارش نامفهوم و طولانی را به اندیکاتوری برای درک احساسات بازار تبدیل کرد تا بتوان در بازار کسب سود کرد؟

یک روش برای استفاده از گزارش COT در معاملات، ‌یافتن جفت ارزهایی است که بیشترین خرید و یا بیشترین فروش روی آنها بوده است.

پیدا کردن این جفت ارزها در بازار سیگنالی بر احتمال تغییر روند بازار می باشد. در توضیح این مورد میتوان گفت وقتی که همه یک ارز را خریده باشند دیگر خریداری نمانده و برعکس وقتی یک ارز را همه بفروشند دیگر فروشنده ای در بازار نیست!

حال به مثال زیر در نمودار EURUSD دقت کنید:

در این نمودار جفت ارز EURUSD را ملاحظه می کنید و در قسمت پایین اندیکاتوری را ملاحظه می کنید که با سه خط آبی، سبز و قرمز اطلاعاتی برای خرید و فروش یورو می دهد:

Commercial traders با خط آبی

Large Non-commercial با خط سبز

Small Non-commercial با خط قرمز

فعلا قسمت commercial را کنار بگذارید. چون آنها بیشتر برای پوشش ریسک (hedge) هستند.

در نمودار ملاحظه می کنید که بین جولای تا سپتامبر ۲۰۰۸ جفت ارز یورودلار روند نزولی یکنواختی داشته است.

حال به اندیکاتور زیر نمودار دقت کنید. خط سبز رنگ که نشان از تریدرهای non-commercial است در زمان نزول EURUSD نزولی شده است.

در اواسط سپتامبر، خط سبز رنگ، خالص پوزیشنهای فروش را پایین ترین حد خود در حدود ۴۵۶۵۰ نشان داد. سپس سرمایه گذاران شروع به خرید قرارداهای آتی یورو کردند  و EURUSD صعود تندی از ۱.۲۴۰۰ تا حوالی ۱.۴۷۰۰ داشت.

سال بعد، ارزش معاملات قراردادهای آتی یورو به تدریج مثبت شد و قله جدیدی در حوالی ۱.۵۱۰۰ را ثبت کرد.

در اوایل اکتبر ۲۰۰۹، طبق اندیکاتور، قرارداهای خرید آتی یورو به بالاترین حد خود در حوالی ۵۱۰۰۰ رسید، و بعد از آن EURUSD‌ شروع به نزول کرد.

ملاحظه می کنید که فقط با استفاده از COT به عنوان اندیکاتور، امکان تشخیص دو روند از اواخر اکتبر ۲۰۰۸ تا ژانویه ۲۰۰۹ و همچنین نوامبر ۲۰۰۹ تا مارچ ۲۰۱۰ فراهم شد.

چگونگی تشخیص کف ها و سقف های قیمت در نمودار با استفاده از گزارش COT:

احتمالا حدس زده اید که نقاط ایده آل خرید و فروش وقتیست که احساس بازار (sentiment) در پایین ترین یا بالاترین سطح باشد.

اگر در مثال قبل دقت کرده باشید، بورس بازان بزرگ (خط سبز رنگ)  و شرکتهای بزرگ (خط آبی رنگ) سیگنالهای مخالف یکدیگر می دهند.

درحالیکه پوشش دهندگان ریسک (hedgers) در کف بازار می خرند، بورس بازان وقتی قیمت نزولی می شود می فروشند.

مجددا به نمودار مثال قبل دقت کنید:

پوشش دهندگان ریسک (hedgers) فروشنده هستند وقتی بازار به یک سقف قیمتی می رسد، در حالیکه بورس بازان (speculators) خریدار هستند وقتی قیمت در حال افزایش است.

در نتیجه، وضعیت  speculative‌ها نشانه ای از جهت روند است، درحالیکه وضعیت commercial ها نشانه ای از سیگنال بازگشت می باشد.

اگر hedger ها به پوزیشنهای خرید خود اضافه کنند درحالیکه speculator ها به پوزیشنهای فروش خود اضافه می کنند، احتمال ایجاد کف قیمت در بازار وجود دارد.

اگر hedger ها به پوزیشنهای فروش خود اضافه کنند درحالیکه speculator ها به پوزیشنهای خرید خود اضافه می کنند، احتمال ایجاد سقف قیمت در بازار وجود دارد.

البته پیدا کردن نقطه دقیقی که احساس بازار (sentiment) در بیشترین یا کمترین حد خود قرار میگیرد مشکل است. بنابراین بهترین کار این است که تا نشانه های معکوس شدن آن صبر کنیم.

می توان گفت که speculator ها به دلیل اینکه به دنبال روند هستند، روندها را شکار می کنند ولی در یافتن نقاط برگشت خطا دارند.

در نقطه مقابل، معامله گران commercial، بیتشر قسمتهای روند را از دست می دهند بجز قسمتهای برگشتی روند قیمت.

پس تا زمانیکه احساس بازار (sentiment) به بیشترین یا کمترین مقدار خود برسد، بهتر است speculator ها را همراهی کنیم.

به عنوان قانون کلی: کلیه سقفها و کفهای قیمت در بازار به همراه بیشترین احساس در بازار هستند، ولی بیشترین احساس بازار لزوماً سقف و کف قیمت را در بازار تشکیل نمی دهد.

چگونه اندیکاتور COT خود را بسازیم

استفاده از گزارش COT‌ در پیدا کردن نقاطی که در بازار پتانسیل بازگشت دارند، کمک بسیاری می کند.

البته اشکال کار این است که با نگاه کردن به گزارش COT نمیتوان گفت که بازار چه زمانی به سقف و یا کف قیمتی رسیده و تغییر روند خواهد داشت، زیرا پوزیشنهای خرید و فروش در گزارش با یکدیگر ارتباط ندارند.

به عنوان مثال مقادیر خرید و فروشی که پنج سال قبل از روی گزارش بیشترین مقدار بوده و سقف و کف قیمت را تشکیل داده، ممکن است امسال بیشترین مقدار خرید و فروش نباشد.

بنابراین یک شاخصی مورد نیاز است که بوسیه آن بتوان بیشترین حدود خرید و فروش را اندازه گیری کرد.

چگونگی ایجاد یک شاخص برای اندازه گیری حدود بازار

در زیر طریقه ایجاد یک شاخص، مرحله به مرحله توضیح داده شده است:

۱-ابتدا باید مشخص کنید که چه دوره زمانی را می خواهید پوشش دهید. هر چه اعداد بیشتری وارد شاخص کنیم، سیگنال حد خرید و فروش کمتری بدست می آوریم که البته قابلیت اطمینان بیشتری دارد. وارد کردن اعداد کمتر سیگنالهای بیشتری می دهد که البته احتمال بروز خطا بالاتر می رود.

۲-اختلاف بین پوزیشنهای large speculator ها و commercial ها را در هر هفته حساب کنید.

فرمول محسابه مانند زیر خواهد بود:

Difference = Net position of Large Speculators – Net position of Commercials

دقت داشته باشید که اگر large speculator ها در بالاترین میزان خرید باشند، نشان از این است که commercial ها در حال بیشترین فروش هستند.  عدد بدست آمده در این فرمول مثبت خواهد شد.

از طرف دیگر، اگر large speculator ها در بالاترین میزان فروش خود باشند، بدین معنیست که commercial ها در حال بیشترین خرید هستند. و بنابراین نتیجه محاسبه منفی خواهد شد.

۱-نتایج بدست آمده را بصورت صعودی از کمترین مقدار منفی تا بیشترین مقدار مثبت یادداشت کنید.

۲-به بیشترین مقدار بدست آمده عدد ۱۰۰ و به کمترین مقدار عدد ۰ را بدهید.

حالا یک اندیکاتور COT خواهید داشت.

این اندیکاتور بسیار شبیه RSI و Stochastic خواهد بود که در مقاله های اندیکاتورها در سایت ما بررسی شده اند.

حال که به مقادیر بدست آمده از محاسبات، اعدادی بین ۰ تا ۱۰۰ دادید، باید به مقادیر جدیدی که وارد می کنید و ارزش ۰ و یا ۱۰۰ میگیرند دقت داشته باشید. زیرا که نشان از این است که اختلاف بین این دو گروه معامله گران بزرگ بازار در بیشترین حد می باشد و احتمال بازگشت قیمت وجود دارد.

دقت داشته باشید که ما به دنبال این هستیم که بدانیم آیا روند ادامه دارد یا اینکه به پایان خود رسیده و تغییر جهت خواهد داد. اگر گزارش COT نشان دهد که بازار در بیشترین حدود خود قرار دارد، در پیدا کردن سقفها و کفهای قیمت کمک خواهد کرد.

البته توضیحات بالا برای ساختن اندیکاتور بود و شما می توانید این اندیکاتور مشابهی را از اینترنت دانلود کنید.

چگونگی تفسیر گزارش COT:

در بالا متوجه شدیم که چطور بیشترین مقادیر احساسات بازار را بدست آوریم.

یادآور میشویم که بیشترین مقادیر بدست آمده برای احساسات بازار لزوماً به معنی تشکیل سقف و کف قیمت نمی باشد، بنابراین به یک اندیکاتور دقیق تر نیاز داریم.

محاسبه درصد پوزیشن های speculative ها، چه خرید باشد و چه فروش، معیار بهتری برای پیدا کردن سقف و کف بازار می باشد.

فرمول زیر محاسبه درصد خرید یا درصد فروش را نشان می دهد:

%long = (# of long contracts) / (# of long contracts + # of short contracts)

%short = (# of short contracts) / (# of long contracts + # of short contracts)

برای درک بهتر، به چند سال عقبتر برگردیم و ببینیم چه اتفاقی برای قراردادهای آتی دلار کانادا افتاد.

وقتی گزارش COT که در پایان هفته ۲۲ آگوست ۲۰۰۸ را نگاه کنید، خواهید دید که speculator ها ۲۸۰۸۵ قرارداد آتی فروش داشتند. در ۲۰ مارچ ۲۰۰۹، تعداد ۲۳۹۵۰ قرارداد آتی فروش داشتند.

تنها با استفاده از این اطلاعات می توان گفت که به احتمال زیاد یک کف قیمت در ماه آگوست وجود داشته است.

شاید تصور نمی کردید که به همین سادگی میتوان به چنین نتیجه ای رسید!

با نگاه دقیق تر درمی یابید که تعداد ۶۶۷۲۶ قرارداد فروش و ۳۸۶۴۱ قرارداد خرید بوده است. و بنابراین پوزیشن های فروش speculator ها در ماه آگوست بصورت زیر محاسبه می شود:

۶۶۷۲۶ / (۳۸۶۴۱+۶۶۷۲۶) = ۶۳.۳%

از طرف دیگر، فقط ۸۷۱۵ قرارداد خرید و ۳۲۶۶۵ قرارداد فروش در ماه مارچ بوده است. بدین معنی که طبق محاسبه زیر ۷۸.۹ درصد از پوزیشنهای speculator ها در این ماه قرارداد فروش بوده است.

۳۲۶۵۵ / (۸۷۱۵+۳۲۶۶۵) = ۷۸.۹%

حال چه نتیجه ای می توان گرفت؟

نتیجه اینکه به احتمال زیاد کف قیمت زمانی تشکیل شود که ۷۸.۹ درصد از پوزیشنها فروش بوده، نه زمانی که ۶۳.۳ درصد قراردادها فروش بوده است.

همانطور که در نمودار بالا ملاحظه می کنید، در ماه آگوست ۲۰۰۸ زمانیکه قیمت دلار کانادا حدود ۹۴ سنت دلار آمریکا ارزش داشته، کف قیمتی شکل نگرفته است و دلار کانادا به روند نزولی در چند ماه آینده نیز ادامه داده است.

در ماه مارچ نرخ قراددادهای فروش ۷۸.۹ درصد بود و دلار کانادا کف قیمتی حدود ۷۷ سنت دلار آمریکا را تشکیل داد و بعد از آن ملاحظه می کنید که دلار کانادا شروع به رشد کرد. پس یعنی یک کف قیمتی تشکیل شده بود.

سخن آخر:

قبل از استفاده از تحلیل سنتیمنتال در تحلیلهای خود، در نظر داشته باشید که مثالهایی که بررسی شد شرایط ایده آلی بود که گزارش COT سیگنالهای دقیق برگشت قیمت را داده بود. بهترین کار این است که تاریخچه نمودار را با این اندیکاتور بررسی (back test)‌ و دلایل برگشتهای قیمت را ملاحظه کنید.

به یاد داشته باشید که گزارش COT احساس و تمایلات تریدرها را در یک بازه زمانی مشخص نشان می دهد. مانند تمام ابزارهای تحلیل تکنیکال، استفاده از گزارش COT بطور کامل با نقاط برگشت قیمت (market reversals)‌ مرتبط نیست. بنابراین باید با صرف زمان، کارکرد این نمودار را بسته به استراتژی معاملاتی خود بررسی کنید.

همچنین این نکته را در ذهن داشته باشید که نمودارهای قیمت فقط با گزارش COT، استوکاستیک، سطوح فیبوناچی و … هدایت نمی شوند. در حالت کلی می توان گفت که بازار در اثر واکنش میلیونها  نفر به اخبار فاندامنتال، آنالیز اقتصاد، سیاست، و کلا رفتار مردم در زندگی هدایت می شود.

بطور خلاصه:

  • به عنوان یک تریدر فارکس باید تمایلات بازار را بسنجیم.
  • یکی از راههای سنجش تمایلات و احساسات بازار، بررسی گزارش COT‌ می باشد.
  • با دانستن فعالیت ۳ گروه تریدرها (شامل commercials، non-commercials، retail traders)   تا حدودی میتوان نواحی کف و سقف قیمت را بدست آورد.
  • هر سقف و کف قیمتی در بازار با یک عدد حداکثر در تمایلات بازار همراه است، ولی هر عدد حداکثری در تمایلات بازار نشان دهنده تشکیل سقف و کف قیمت در بازار نیست.

آموزشآموزش تحلیل تکنیکال

sentimental analysisتحلیل سنتیمنتال

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *